بچه که بودم، وقتی اولین بار با مفهوم خودکشی برخوردم، از مامان پرسیدم و اون یه توضیحاتی داد، بعد اضافه کرد:"هرکس خودشو بُکُشه، باید تا آخرِ عمرِ حقیقیش، بشینه سرِ قبرش و زار بزنه و اتفاقایی که بعدا توی زندگیش(اگه خودشو نمیکُشت) می افتاد رو تماشا کنه و حسرت بخوره" این تصویر، تصویر به شدت وحشتناکی بود برای من! تصوّرِ بیهودگی مطلق از انجام یه کار بیهوده برای تمامِ عمر! و با خودم فکر کردم:"بدترین مجازاتیه که میشه کسی رو بهش محکوم کرد" پ.ن: عنوان بخشی از شعر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سیاست یعنی عشق منزلگه ققنوس چشم انتظارم دانشنامه آکولاد خدمات کامپیوتر و موبایل 121 محصولات فرهنگی نوین زَواف | زبان و ادبیات فارسی الان بخر تحویل بگیر بهمن آباد